تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت

در این فروشگاه محصولات مربوط به آموزش زبان انگلیسی، کتابهای ترجمه شده از منابع انگلیسی زبان و کتابهای صوتی ارائه می گردد.


دستكش Glove


دستكش Glove

دستكش
با نوك انگشت از لب هي پنجره آويزان بود. لحظه اي بعد آرام روي زمين پريد . سراسيمه به اطراف نگاهي
انداخت .ساختمان، در حوم هي شهر بود و به انداز هي كافي دور از حيا طهايي كه با ديوارهاي بلند سنگي از هم جدا
شده بودند. نيمه هاي شبي ظلماني بود. احتمال اين كه "جيمز دان" در آن ساعت با كسي برخورد كند، بسيار ضعيف بود
و همه چيز در امن و امان. وقتي به آرامي روي چم نها مي دويد، از جسارت خود حيرت كرده بود.

  انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 869

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

پر فروش ترین های فورکیا


پر بازدید ترین های فورکیا


مطالب تصادفی

  • آنچه زاغ های کبود را سردرگم کرد
  • جرم بر روی مریخ Crime on Mars
  • داستانهایی از ارواح
  • چه کسی پنیر مرا برداشته؟
  • Speak Like an American
  • چه کسی پنیر مرا برداشته است؟
  • شش ردیف از گُلهای کوکب
  • چرا و چگونه باید انگلیسی یاد بگیریم؟
  • با این روش‌ها، نظم و انضباط فردی داشته باشید
  • کار با ماکروسافت وُرد (Microsoft Word) برای مترجمین و نویسندگان

به آواانگلیش خوش آمدید.